![](http://www.hammihan.com/users/status/thumbs/thumb_HM-2013455356181939301381393316.6837.jpg)
تا به کی باید رفت
از دیاری به دیاری دیگر
نتوانم، نتوانم جستن
هر زمان عشقی و یاری دیگر
![](http://www.hammihan.com/users/status/thumbs/thumb_HM-2013455356181939301381393316.6837.jpg)
کاش ما آن دو پرستو بودیم
که همه عمر سفر می کردیم
از بهاری به بهار دیگر
آه ، اکنون دیریست
که فرو ریخته در من ، گوئی
تیره آواری از ابر گران
![](http://www.hammihan.com/users/status/thumbs/thumb_HM-2013455356181939301381393316.6837.jpg)
چو می آمیزم ، با بوسهء تو
روی لب هایم ، می پندارم
می سپارد جان عطری گذران
آنچنان آلوده ست
عشق غمناکم با بیم زوال
که همه زندگیم می لرزد
![](http://www.hammihan.com/users/status/thumbs/thumb_HM-2013455356181939301381393316.6837.jpg)
چون ترا می نگرم
مثل اینست که از پنجره ای
تکدرختم را، سرشار از برگ
در تب زرد خزان می نگرم
مثل اینست که تصویری را
![](http://www.hammihan.com/users/status/thumbs/thumb_HM-2013455356181939301381393316.6837.jpg)
روی جریان های مغشوش آب روان می نگرم
شب و روز
شب و روز
شب و روز
بگذار که فراموش کنم
![](http://www.hammihan.com/users/status/thumbs/thumb_HM-2013455356181939301381393316.6837.jpg)
تو چه هستی ، جز یک لحظه، یک لحظه که چشمان
مرا
می گشاید در
برهوت آگاهی ؟
بگذار
که فراموش کنم
شعر فروغ فرخزاد گذران Forough Farrokhzad
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0