یادی از ریز علی فداکار
مشاوره،اجراء و نظارت -----ISSR,SSQR,ISO9001,IATF16949
یادی از ریز علی فداکار
تاریخ : شنبه 6 آذر 1395
نویسنده : RmZiRn
اعلام عزای عمومی در آذربایجان؛

یادی از ریز علی فداکار

در قرن بیست ویکم و در سال۲۰۱۶ و در عصر ارتباطات وتکنولوژی،آیا سیستم برنامه ریزی حرکت قطارها چه درون شهری وچه برون شهری از پیشرفته ترین نرم افزارها برخوردارنیست.آیا بیسیم،اینترنت،ارتباطات رادیویی و... در عصر حاضر در یَدِ اختیار بشر نیست؟

گروه فرهنگ و هنرفرهنگ نیوز،امروز اگر چه در آذربایجان شرقی عزای عمومی اعلام شده است، اما همه مردم سرزمین ایران داغدار از دست دادن عزیزانی هستندکه در مسیر زیارت علی بن موسی الرضا(ع) در حادثه ناگوار برخورد دو قطار جان خود را به جان آفرین تسلیم کردند. 

در هفته ای گذشت چندین حادثه غم بار برای مردم این سرزمین رخ داد، درگذشت یکی از پیرغلامان مکتب اهل البیت(حاج سلیم موذن زاده)،رحلت حضرت آیت ا...موسوی اردبیلی از مراجع بزرگوار جهان تشیع ، به شهادت رسیدن تعدادی از زائرین اربعین حسینی توسط گروهک تکفیری و تروریستی داعش و در نهایت برخورد ٢ قطار مسافربری در ایستگاه هفت‌خوان دامغان ـ سمنان و خروج چهار واگن از ریل و حریق دو واگن که در نتیجه آن،تعدادی از هموطنانمان کشته و زخمی شدند.

حادثه اخیر و اعلام عزای عمومی در بخشی از این سرزمین منجر به این شد تا یک بار دیگر تاریخ را ورق بزنیم و در پهنه صفحات تاریخ نه چندان دور فردی ایثارگر به نام ریزعلی فداکار برسیم که اگر نبود، عزای عمومی دیگری می باید اعلام می شد!!

أزبرعلی حاجوی( مشهور به ریزعلی خواجوی و دهقان فداکار (زادهٔ ۵ اسفند ۱۳۰۹ ) در میانهفردی است که داستانش سال‌ها است با عنوان «دهقان فداکار» در کتاب فارسی سوم دبستان مدارس ایران وجود داشت.ماجراي دهقاني كه در يك شب سرد پائيزي زماني كه به سمت زمين كشاورزي خود مي‌رود متوجه ريزش كوه مي‌شود. او براي آگاهي مسئولان قطار لباس خود را از تن در مي‌‌آورد و با نفت فانوس به آتش مي‌كشد. قطار مي‌ايستد و از حادثه‌اي مرگبار جلوگيري مي‌شود. بعد از تغييرات كتاب درسي در سال‌هاي گذشته نيز ماجراي دهقان فداكار در كتاب درسي باقي ماند البته اين بار درسي به نام «فداكاران» در كتاب سال سوم دبستان وجود دارد كه بخشي از آن در خصوص دهقان فداكار است.

ریزعلی فداکار در باره کارخود به خبرنگار فارس می گوید:

«‌آن شب باران مي‌‌باريد و من داشتم به زمين كشاورزيم مي‌رفتم. چون زمين گلي بود. از طرف ريل راه‌آهن حركت كردم كه يك دفعه ديدم بين دو تونل، كوه ريزش كرده است. قطاري نيز به زودي مي‌آمد. نمي‌دانستم بايد چه كار كنم. مي‌ترسيدم اگر حرفي بزنم بگويند به تو ربطي ندارد. از طرفي دلم براي آدم‌هايي كه در قطار بودند مي‌سوخت. بايد نجاتشان مي‌دادم.

به همين دليل به طرف ايستگاه قطار دويدم. ولي قطار از ايستگاه حركت كرده بود.» براي لحظه‌اي سكوت مي‌كند و ادامه مي‌دهد: «‌بايد جان مردم را نجات مي‌دادم اما نمي‌دانستم چه ‌طوري. فانوسم را حركت دادم و شروع به داد و فرياد كردم اما مأموران قطار متوجه نمي‌شدند. فانوسم هم خاموش شد. يك جوري شده بودم. نمي‌دانستم چه كار كنم.

يك دفعه فكري به ذهنم رسيد. كتم را در آوردم و نفت فانوس را روي آن ريختم و با كبريتي كه داشتم آتش زدم اما باز هم قطار نايستاد. با تفنگ شكاريم چند تا شكليك كردم و بالاخره قطار ايستاد.» اين بار مي‌خندد و به برخورد مأموران و مردم درون قطار اشاره مي‌كند: «‌وقتي مردم و مأموران از قطار پياده شدند همه سرم ريختند و شروع به كتك زدن من كردند. آخر فكر مي‌كردند بي‌دليل قطار را نگه داشتم. تا اين كه رئيس قطار آمد و من جريان را برايش گفتم. با هم سوار قطار شديم و به آرامي به طرف ‌جايي‌ كه كوه ريزش كرده بود، رفتيم. آنجا بود كه همه ديدند من راست گفتم و شروع به عذرخواهي و بوسيدن من كردند.‌» مي‌پرسم «‌هيچ‌وقت فكر مي‌كردي اين كار‌ باعث شود ماندگار شوي؟» اشكي گوشه چشمانش جمع مي‌شود: «‌آن زمان كه اين كار را كردم، فقط به خاطر نجات مردم بود. انتظار تشكر نداشتم و حالا خيلي خوشحالم. هر روز به خاطر اين كه آن روز اين فكرها به ذهنم آمد، از خدا تشكر مي‌‌كنم.» 

و این بار کاش به جای اعتراف پورسید آقایی مدیرعامل راه آهن مبنی بر اینکه« متاسفانه در این زمان به دلیل تغییر شیفت مسئول کنترل فرد جایگزین از سابقه قرمز شدن چراغ بی اطلاع بود و وقتی رئیس قطار مشهد سمنان مجددا کسب تکلیف می کند به وی گفته می شود که مسیر باز است و مشکلی نیست شاید چراغ به دلیل برودت هوا قرمز مانده است لذا به وی تلگراف می شود که حرکت کند.قطار مشهد تبریز در پشت یک پیچ متوقف شده بود لذا قطار مشهد سمنان وقتی با قطار پیش رو مواجه می شود به شدت با کوپه های انتهایی قطار مشهد تبریز برخورد می کند»

کاش ریزعلی فداکاری وجود داشت...

کاش!!




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
موضوعات مرتبط: ادبی , , گردشگری ایران وجهان , دانستنی ها , مذهبی ومناسبتی , خبر خوان , تبریز وآذربایجان , وسایل نقلیه , ,
برچسب‌ها: مجله ی تصویری , اطلاعات عمومی , یادی از ریز علی فداکار ,
مطالب مرتبط با این پست
» به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد
» سیستم نوبت دهی اینترنتی کلینیک شیخ الریس تبریز
» تقویم امرداد ۱۳۹۳: والپیپرهایی برای صفحه دسکتاپ
» ﺩﻟﺨﻮﺷﻢ ﺑﺎ ﻏﺰﻟﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﻫﻤﯿﻨﻢ ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ
» دانلود تصاویر وکتور عید فطر Eid Mubarak 02
» دانلود تصاویر وکتور عید فطر Amazing ShutterStock Eid Mubarak
» in Japan
» دلنوشته اي براي امام زمان (10)
» دلیل بسیار جالب اختراع شطرنج!
» 28 اندرز در کلام گهربار امیرالمومنین علیه السلام
» دعایی از حضرت رسول هنگام روبرو شدن با مشکل
» استراحت نیمروزی کسبه بازار تبریز در ماه مبارک رمضان.
» گزارش تصویری+ تله کابین تبریز
» صد و چند نکته فرهنگ شهروندی به زبان خیلی خیلی ساده
» عکس های زیبا از طبیعت ژاپن
» تصاویر زیبا از ایران، طبیعت اسالم
» اینفوگرافیک : طالع بینی شکل پاهای شما
» چیزی به اندازه استحکام شخصیت مقدس نیست
» فواید آب سرد برای پوست
» ضرب المثل ایرانی
» درختی که ۴۰ نوع میوه‌ می‌دهد+ تصویر
» چرا دوشنبه عید فطر نیست؟+نقشه
» ابر وقتي كه ببارد همه جا مي بارد
» والپیپر های زیبا به همراه تقویم مرداد 1393
» درختی که 40 نوع میوه می‌دهد + عکس
» من وتو
» عکس نوشته های عاشقانه و احساسی
» نگاهی به یک شایعه در خصوص کوه پردیس جم+ عکس
» عملیات جستجوی دو جوان غرق شده در دریاچه زریوار بعد از گذشت 22 ساعت پایان یافت.
» دشت شقایق ییلاق کرمون اسالم +تصاویر
» بهشت سوباتان+تصاویر-1
» بهشت سوباتان+تصاویر-2
» بهشت سوباتان+تصاویر-3
» تصاویر زیبا از پارک ۷ هکتاری چمارسرا رشت
» تصاویر/ زیبایی های طبیعت گیلان
» حذف پیش شماره‌های تلفن ثابت در آذربایجان‌شرقی
» اس ام اس های وداع با ماه مبارک رمضان
» 18 چیزی که احتمالاً دربارهٔ لامبورگینی نمی‌دانید
» درس هایی که تا پیش از 20 سالگی باید یاد می گرفتید
» بیایید با فرهنگ شویم ! قسمت دهم
» سواحل شهر پوستیانو در جنوب کشور ایتالیا
» عکس روستاهای کلوسه، وستگان و کاهگان شهرستان فریدونشهر
» نقش رنگین کمان در آسمان ابری فریدونشهر
» تصاویر طبیعت بهاری فریدونشهر
» از اشک گل لاله واژگون برای سیاوش تا مظلومیت آن
» دانلود والپیپر فورد موستانگ با کیفیت HD
» Showa Memorial Park-1
» داستان کوتاه/ زنجیر عشق
» داستان کوتاه / مولانا و شمس
» "حکایت یک ویرگول" از احمد شاملو

آخرین مطالب

/
بسم الله الرحمن الرحیم، وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ♥♥♥♥♥ اللّهـُمَّ صَـلِّ عَلے مُحَـمَّد ﷺ وَ آلِـ مُحَـمَّد ﷺ وَ عَجِّـلْ فـَرَجَـهُم ♥♥♥♥♥ به نام خدایی که ماهی کوچک قرمز را محتاج دریای بی کران آبی کرد... ♥♥♥♥♥ رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا (80/اسراء) پروردگارا ! مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز واز جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور ! ♥♥♥♥♥ اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً و َناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً ♥♥♥♥♥ اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ *(۲۵۵)* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ *(۲۵۶)* اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ *(۲۵۷)*..... صدق الله العّلی العّظیم ♥♥♥♥♥ اللَّهُمَّ صَلِّ علی ، علی بْنِ موسي الرِّضَا مرتضي الامام التَّقِيَّ النَّقِيَّ وَ حُجَّتِكَ علی مِنْ فَوْقِ الارض وَ مَنْ تَحْتِ الثري الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ صلاه كَثِيرُهُ تامه زاكيه متواصله متواتره مترادفه كَأَفْضَلِ ماصليت عَلَيَّ أَحَدُ مِنْ اوليائک... پرودگارا، ‌ بر علي بن موسي الرضاي برگزيده ،‌ درود و رحمت فرست . آن پيشواي پارسا و منزه و حجت تو بر هر كه روي زمين و زير خاك است. بر آن صديق شهيد درود و رحمت فراوان فرست، ‌درودي كامل و بالنده و از پي هم و پياپي و پي در پي، ‌همچون برترين و درود و رحمتي كه بر هريك از اوليائت فرستادي. ♥♥♥♥♥ خیالت راحت ! من همان منم ؛ هنوز هم در این شب های بی خواب و بی خاطره، میان این کوچه های تاریک پرسه می زنم اما به هیچ ستاره ی دیگری سلام نخواهم کرد.. ♥♥♥♥♥ سکوتم را نکن باور..... من آن آرامش سنگین پیش از مرگ توفانم..... من آن خرمن ..... من آن انبار باروتم...... که با آواز یک کبریت آتش می شوم یکسر.... ♥♥♥♥♥ 09141050409