آمدنت چو رستاخیز، عدل گستر است و چون سپیده صبح،
نوید آغازی دوباره برای همه خوبی هاست...
وقت ظهور تو جه شرمنده می شوند ...
آن ها که در دعای فرج کم گذاشتند ...
برگرد ای توسل شب زنده دارها...
پایان بده به گریه ی چشم انتظارها...
از یک خروش ناله عشاق کوی تو ...
حاجت روا شوند هزاران هزارها...
باید برای دیدن تو "مهزیار" شد...
یعنی گذشتن از همگان "محض یار" ها..
این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند...
یا ایها العزیز تمام ندارها ...
عشق گاهی از درد دوری بهتر است..
بیقرارم کرده و گفته صبوری بهتر است..
توی قرآن خوانده ام، یعقوب یادم داده است..
دلبرت وقتی کنارت نیست، کوری بهتر است..!
به چه مشغول کنم دیده و دل را که مدام..
دل تو را می طلبد، دیده تو را می جوید..
دعا پشت دعا برای آمدنت، گناه پشت گناه برای نیامدنت...
دل درگیر میان این دو انتخاب، کدام آخر؟ آمدنت یا نیامدنت؟!
بی خبر از همه عالم زتو خواهم خبری..
دلخوشم گر زتو آید خبر مختصری..
نخواهد رفت...
"آفتاب" به زیارت هیچ کس، بی آنکه سعی کند...
ای خلایق! بنویسید به سنگ لحدم..
من فقط عشق حسین بن علی را بلدم..
ننویسید که او نوکر بدعهدی بود..
بنویسید که او منتظر مهدی بود..
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0