طفلان حضرت زینب(س)
عشق زینب با برادر جلوه ای دیگر گرفت
عشق بازی را به رسم عاشقی از سر گرفت
در مدار حق پرستی کو یکی زینب شناس
در مقام بندگی احراز از کوثر گرفت
سکۀ عشق و محبت را به نام خویش زد
زانکه از مریم مقام قرب ، بالاتر گرفت
چادرش نور حجاب نه فلک تامین کند
کی تواند دست دشمن از سرش معجر گرفت
حجر اسماعیل را در کربلا احداث کرد
او که با قربانیانش سبقت از هاجر گرفت
گیسوی نوباوگان را شانه با لبخند زد
وقت رزم کودکان امداد از حیدر گرفت
تا نکاهد گوهر صبرش به میدان عمل
در حرم دست توسل سوی پیغمبر گرفت
با شجاعت ، با شهامت ، با وقار آمد به پیش
گرد غربت را به کلی از رخ دلبر گرفت
مادری را کرد ثابت ، خواهری را داد اوج
سر ، فرو افکند و باران از نگاه تر گرفت
یاد ابراهیم داد اینگونه قربانی دهند
امتحان داد اول و راه حرم آخر گرفت
تا به مرگ کودکانش مطمئن گردد ز رزم
مادر رزمندگان در خیمه ای سنگر گرفت
عون از شهد شهادت ناگهان سیراب شد
با همان بال و پر خونین ، به جنت پر گرفت
چون در آن میدان محمد شد حماسه آفرین
نعرۀ تکبیر عباس دلاور سر گرفت
بار دیگر حمله ای با رمز یا زینب نمود
ساعتی نگذشت ، در خون ، ذکر یا مادر گرفت
لاله و آلاله پرپر ، پیش چشم باغبان
سوی گلزار شهیدان هر دو را در برگرفت
باز هم زینب نیامد دیدن این کشته ها
پیش گهواره زبانی با علی اصغر گرفت
تا حسینم را نبینم در حرم خجلت زده
خویش را گم می کنم ، شاید ره دیگر گرفت
شاعر:محمود ژولیده
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0