گورستان مارالان یکی از بزرگ ترین گورستان های شهر تبریز است که قدمتی چند ده ساله دارد...
اینجا پایان کار است. غنی باشی یا فقیر آخرین خانه ای که میهمانش می شوی... همین جاست!
بدون تمام تعلقات و وابستگی های مادی و دنیایی ات
اینجا که آمدی ابتدا تمام تعلقاتت را جدا می کنند و در روی تکه سنگی سرد می گذارند و آب می ریزند به این امید که این دم آخر پاک شوی.... و در آخر بر روی تخت روانی می گذارند و به منزل ابدی می برند...
چشم می گشایی و میبینی که زیر تلی از خاک جسم بی جانت جا مانده و بازماندگان بر روی اینکه نشانت در این دنیای بی نشان گم نشود، سنگ قبری مهیا کرده اند و برای دورتر کردنت جسمت را زیر تکه سنگ های بزرگ تنها می گذارند!
و چه بازیچه ایست دنیا که اشرف مخلوقات را در هزار رنگ خود گم می کند و جادوی رنگ ها بشر را در خواب غفلتی می برد... غفلتی دردناک...
و شهر از دید اینان چه بی رنگ است و افسوس هایی که در همین گوشه کنار گم می شوند و راه به جایی نمی برند!
پیرمرد تنها بر سر مزار یار قدیمی ندای حق زمزمه می کند ...
قفل های بی کلید و سنجاق های زده شده و شمع های نیمه سوخته همه و همه حکایت از درد های بی شماری دارد که به درگاه پاکان و نیکان آورده شده... به امید گشایش
اینجا آرامستان مارالان است، با کادری جوان و دلسوز که تمام تلاش خود را برای آرامستان کردن این گورستان قدیمی به کار می برند... برای یک لحظه آرامشی که بازماندگان در فراق از دست دادن عزیز خود به آن برسند... خدا قوت
والعاقبه للمتقین
نویسنده: رویا سلمانی
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0